(عکس) رونمایی از پدر و مادر واقعی زهرمارخان سریال "گیلدخت"، امین میری/ چه ژستی هم گرفتن، معلومه حسابی عاشق هم بودن!

به گزارش جذاب ترین ها، امین میری بازیگر ایرانی در اسفند سال 1358 در زاهدان به دنیا آمده و فارغ التحصیل کاردانی کامپیوتر می باشد.
وی در آثاری همچون فیلم های "فرود" ، "نگاه خیره" ، "خون خدا"، "سه کام حبس"، "ابلق"، "بیرو"، "بدون قرار قبلی"، "هناس" و سریال های "تولد دوباره"، "گیلدخت"، "نجلا"، "آچمز"، "روزهای بهتر (تنها در تهران)" و ... به عنوان بازیگر حضور داشته است.
وی سابقه حضور در فیلم کوتاه "پاپیون" و نمایش های "خروس"، "سرگذشت درگذشت چشم و سرزمین آرامگاه مانا"، "روحی"، "عشق و عالیجناب" ، "هیاهوی همهمه همگانی" ،"گنج سند باد"، "واوها ویرگولها"، "ابوبکر محمدی"، "به مناسبت ورود اشکان"، "آبی مایل به صورتی"، "خنکای ختم خاطره"، "مارلون براندو" و ... را در کارنامه کاری خود دارد.
وی همچنین کارگردانی نمایش های "شهرت مرگبار"، "با من حرف بزن"، "آیینه پشت سکوت"، "احساس آبی مرگ"، "همه دزدها که دزد نیستند"، "شلتر"، "قتل در موقعیت 35 درجه شمالی" را نیز برعهده داشته است.

امین میری که به تازگی مادرش را از دست داده است، در کپشن این پست نوشت: مامان سهیلا
در این‌چند روز هربار خواستم برات بنویسم دست و دلم به نوشتن نمیرفت،الان هم سخته متنی برات بنویسم که تو دیگه نمی‌خونیش و در کامنت نمی‌نویسی،امین جانم،یا عزیز دلم یا ...
تو فقط مامان آرین ،آناهیتا ،آبتین و رضا نبودی ،مامان همه بچه‌های تئاتری و حتی غیر تئاتری زاهدان ، حتی خیلی جاهای دیگه بودی،هرکسی از هر جا که باهات آشنا میشد،خیلی زود تو مامانش میشدی،تو مادر نبودی به معنی واقعی کلمه مامان بود،بین‌مادر و مامان خیلی فرقه،مادر فقط زاینده است و مامان عشق خالص،تو خالص بودی،خودت بودی،بدون هیچ‌نقابی،احساساتت رو پنهان نمی‌کردی ، در ظاهر همان بودی که در باطن داشتی و باطنت سرشار از محبت و عشق بود و سفید و تک رنگ،تو با همه وجود از موفقیت فرزندانت(یعنی همه ماها) خوشحال میشدی و ذوق میکردی و از ناراحتیمون ،غمگین و همیشه در مشکلات کنارمون بودی.
همه بخاطر روی بازت به خونت میمودن و تو همیشه با عشق پذیرا بودی.
تو همیشه بودی،همیشه و الان که جسمت در این دنیا نیست،روح و قلب مهربونت همراهمونه ولی سخت برای ما.
بعد مامانم،تو واقعا مامانم بودی و من با رفتنت داغ مامان رو دوباره تجربه کردم.
بغض و اشک دیگه امان‌نمیده .

میدونم در کنار عشقت،حمید جان الان حالت خوبه ولی من،
آرین،آناهیتا،آبتین،آرشاویر ،رضا ،حسن،مهدی،انوش،فریبا،زهرا،فریده،بهمن،بهرام،علی،یلدا،حسین،فرهاد،مجتبی،...
مامان جان اونقدر زیادن بچه‌هات که امکان‌نوشتن همشون نیست،
فقط بدون حال بچه‌هات در نبودت خوب نیست.